به رسم عاشقی

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد .....
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

یاور در راه اطاعت خداوند

17 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

در خانواده علاوه بر توجه به بعد جسمی باید به بعد روحی هم توجه شود. اصلا هدف مهم از تشکیل خانواده همین ارتقای روح و افزایش معنویت می باشد. همان طور که به جسم غذا می دهیم باید به روح هم با استفاده از  انجام واجبات، دعاها، اذکار و دوری از محرمات غذا بدهیم. 

در خانواده ای که بر پایه معنویت بنا شده است و همواره خدا را مد نظر دارند، مسلما اختلاف و درگیری های کمتری وجود دارد و در مواقع برخورد با مشکلات و سختی ها بهتر می توانند مقابله کنند. 

زن و یا شوهر هرکدام ممکن است در انجام مراسم عبادات خود کاهلی کنند در این صورت فرد دیگر باید با مهربانی به او تلنگری بزند. و برای کسب معنویات با هم همراه و همگام باشند. 

——————————

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پرسیدند، حضرت پاسخ دادند: «نعم العون علی طاعة الله;  [فاطمه علیها السلام] خوب یاوری در راه اطاعت و بندگی خداست .» بحارالانوار، ج 43، ص 117 .

 نظر دهید »

توجه به بعد روحی فرزند

16 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

​زهرا کوچولو حسابی از تنهایی حوصله اش سر رفته بود، سعی می کرد هر طور شده خودش را با اسباب بازی هایش سرگرم کند. ساعتی درگیر عروسک هایش بود اما باز احساس بی حالی داشت.  به طرف سالن پذیرایی رفت و مادرش را دید که طبق معمول غرق در گوشیش هست، بعد از چند بار صدا زدن مادرش با داد و بیداد گفت: چی میگویی زهرا ؟ چی میخواهی ؟ 

—– مامان حوصله ام سر رفته بیا کمی باهم بازی کنیم.

—– وای زهرا مگر نمی بینی دستم بند هست، دارم با دوستم چت میکنم خوب برو با اسباب بازی هایت بازی کن. 

—– مامان من از صبح با اسباب بازی هایم بازی کرده ام دیگر حوصله شان را ندارم دلم می خواهد با شما بازی کنم.

—- می بینی که  فعلا سرم شلوغ هست، اصلا تبلت برای چی برایت خریدیم برو و با تبلتت بازی کن.

—– مامان من تبلت بازی دوست ندارم میخواهم با شما بازی کنم .

—– ای بابا چه گیری دادی همه چیز برایت خریدیم باز دست از سرمان بر نمیداری. نمیزاری بفهمم دوستم چه میگوید. برو داخل اتاقت و اینقدر حرف نزن. 

 —- مامان مامان و…..

اصلا دیگر مامان زهرا صدایش را نمی شنید، زهرا گریان به اتاقش رفت و آن قدر آنجا گریه کرد که خوابش برد. بعد از نیم ساعتی مادرش هر چه صدایش زد دید جواب نمی دهد، در اتاقش را که باز کرد دید زهرا با صورتی خیس خوابش برده است دلش برای دخترک بیچاره ش سوخت و از کارش پشیمان شد و سعی کرد از فردا برای دخترش بیشتر وقت بگذارد.
————————–

برخی مادران فقط فکر می کنند که باید به جسم فرزند خود اهمیت بدهند و این که تغذیه فرزندشان خوب باشد و یا اینکه تمام امکانات مادی را در اختیارشان قرار دهند لطف را در حقشان تمام کرده اند و اصلا توجهی به بعد روحی و عاطفی فرزندان خود ندارند، و اینطور بچه از لحاظ روحی ضربه می خورد.

 نگاه به سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها در رابطه با فرزندانشان نشان می دهد که:در بحث تربیت روحی و عاطفی فرزندان و شفقت و مهربانی مادر به آن ها تلاش بسیاری می کردند. سلمان نقل می کند که به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها رفتم و دیدم که حضرت مشغول آسیاب کردن است و طفل ایشان گریه می کند. عرض کردم: چرا از فضه کمک نمی گیرید؟ فرمود: امروز نوبت استراحت ایشان است. سلمان گوید: حضرت آنقدر آسیاب کرد که خون دستش بر دسته آسیاب جاری شد و به سنگ آسیاب رسید. عرضه داشتم: من بروم بچه را ساکت کنم؟ حضرت فرمود: تو بیا آسیاب کن و من به بچه رسیدگی می کنم. من مادرم و به فرزندم مهر بان تر هستم. یعنی حضرت هنگامی که میان بچه داری و کار خانه تعارض ایجاد شد و ناچار بود که یکی را انتخاب کند، رسیدگی به فرزند را انتخاب می کند و می فرماید: «انی ارفق؛ من مهربان ترم به این بچه».  دلایل امامت طبری ص 140 

 نظر دهید »

بی توقعی در زندگی زناشویی

15 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

​اکبر آقا هنوز عرق سرکارش خشک نشده بود، که غرغرهای مریم خانم شروع شد، که چرا چیزهایی که گفته ام را نخریدی، پس کو آن سرویس قابلمه ای که قرار بود برای من بخری؟ 

اکبر آقا از شدت خستگی نمی فهمید که مریم خانم چه می گوید به زور خودش را جلوی  تلویزیون رساند. 

مریم خانم هم که دید اکبر آقا جوابش را نمی دهد صدایش رو دوبرابر کرد و با حالت عصبانیت گفت: آماده شو تا به بازار برویم من میخواهم مقداری وسایل بخرم. 

اکبر آقا گفت: من که تازه خسته و کوفته از سرکار آمده ام، بعد پول زیادی هم که در کارتم نمانده است، هنر کنیم تا آخر ماه بتوانیم مخارج ضروری را تامین کنیم. 

اما مریم خانم گوشش به این حرف ها بدهکار نبود: من این چیزها نمی فهمم چطور خواهرم توانسته مبل بخرد اما ما نخریم هر طور شده باید حتی قسطی برای خانه مبل بخریم. 

اکبر آقا چشمهایش را زورکی باز کرد، وگفت:  به خدا در قسط هایش می مانیم مگر حقوق من چقدر هست؟ ما با این حقوق به زور می توانیم دخلمان را به خرجمان تنظیم کنیم دیگر خرج اضافی نتراش. 

مریم خانم برافروخته تر گفت: حالا من چکار کنم ، چه خاکی بر سرم بریزم 

اصلا متوجه موقعیت اقتصادی شوهرش نبود و درخواست های غیرضروری می کرد. و این عدم درک ها باعث شده بود که روابطشان روز به روز کم رنگ تر شود .

 _________________

بی توقّعی حضرت زهرا سلام الله علیها از همسرش امام علی علیه السلام در حدّی بود که در طول نُه سال زندگی مشترک همسری، حتی برای یک بار، تقاضای مادّی از امام علی علیه السلام نکرد، روزی به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها غذا نرسید، حضرت زهرا سلام الله علیها اندوخته غذایی خود را به کودکان گرسنه اش داده بود، و خود شب را گرسنه تر از آن ها به سر برد،  امام علی علیه السلام بامداد آن شب، از حضرت زهرا سلام الله علیها تقاضای غذا کرد، حضرت زهرا سلام الله علیها ماجرا را به عرض امام علی علیه السلام رسانید، امام علی علیه السلام فرمود: “در چنین وضعی چرا به من نگفتی تا به جستجوی غذا بپردازم؟” حضرت فاطمه سلام الله علیها در پاسخ گفت: “انّی لاَسْتَحْیِی مِنْ اِلهی اَنْ تَکَلَّفَ نَفْسَکَ ما لا تُقَدِّرُ عَلَیْهِ؛ من از خدایم شرم کردم که موجب شوم تا شما خود را در فشار قرار دهی، و بر چیزی که مقدورت نیست، خود را به زحمت افکنی." 

 علی بن عیسی اِربِلی، کشف الغمّه، ج2، صص 28-27.

 نظر دهید »

مظلوم ترین مرد تاریخ 

15 خرداد 1397 توسط فرشته های کوچک من

انگار دیگر قرار نیست انتظار بچه های یتیم به سر بیاید هر چه چشم هایشان را به در دوختند خبری نیست که نیست

کجاست آن پدر مهربانی ها که بوی عدل و دادش تمام کوفه را پر کرده بود، اما کوفه خود را به کر و کوری زده بود

کجاست آن امام راه حق که در تمام طول حکومتش با او به ناحق رفتار کردند از غصب حکومتش گرفته تا ظلم هایی که به اهل بیتش روا کردند، حکومتی که از كفش پینه زده که قیمتی ندارد در نزد ایشان بی ارزش تر بود مگر آنكه حقّى را بر پا دارند و يا باطلى را بر اندازند

آری کوفه کجاست آن مرد؟؟ انگار این روزها خجالت زده هستی انگار روی دیدن روی حسن و حسین را نداری 

اما این کوفه خجالت زده انگار درس عبرت نمی گیرد چند سالی دیگر دوباره حسین را که علی زمانش هست تنها می گذارد

اماما کاش وقتی دستگیره ی در مانع خروجت از خانه شد بیرون نرفته بودی، گفتم در و این کلمه تداعی معنای غربت بیشتر تو هست که در جلوی چشمهایت همسرت، دختر پیغمبر، فاطمه ی صدیقه را لابه لای در و دیوار گذاشتند

و وای از غربت علی، وای از غربت حسین و وای از غربت فاطمه 

مگر می شود علی متولد شده در خانه ی خدا، یار و همراه پیامبر، تربیت شده ی راه حق، اولین کسی که تشهد گفت، با آن همه فدارکاری ها وقتی در خانه ی خدا بر سر نماز و عشق بازی با خدا، رستگار شد و لبیک شهادت را گفت آن وقت گفتند مگر علی هم نماز می خواند در مظلومیتت همین بس هست که تا آخر تاریخ زمین و زمان باید مثل ابر بهار برایت ببارند.
شهادت امام علی علیه السلام

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

به رسم عاشقی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ائمه معصوم علیه السلام
  • احادیث
  • بدون موضوع
  • به روز
  • دیدار محبوب
  • میلاد عشق
  • نگاه مثبت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ های من

  • کدبانوی خونه
  • به رسم عاشقی
  • خشت اول

آمار بازدید

  • باطن خراب پشت ظاهر زیبا
  • مادرهایی که پدر هم هستند...
  • عکس نوشته اربعین
  • ماه اردیبهشت که باشد عاشق می شوی 
  • مستاجر خدا
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس