به رسم عاشقی

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد .....
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

ترس از خدا 

​بارها شده است که شاید در گیرودار زندگی به جای ترس از خدا ، از غیر خدا ترسیده ایم. درصورتی که در شرایط درست باید با توکل و ایمان به خدا پیش رفت و نباید بخاطر ترس از غیر خدا دست به کارهای نادرست زد. درست در کربلا در صحنه عاشورا دیده شد که شخصی به نام شبث بن ربعی با آن که نامه برای امام حسین علیه السلام نوشته بود و او را به کوفه دعوت کرده بود اما در روز دهم محرم از ترس ابن زیاد دعوت و نامه خود را منکر شد و جنگ با امام حسین علیه السلام پرداخت. در صورتی که اگر در آن شرایط حساس و مهم به جای ترس از ابن زیاد از خداوند ترسیده بود این وقایع رخ نمی داد. پس آن چه مهم است این که باید فقط از خداوند ترسید و حتی به بها از دست دادن جان نباید دست از آرمان ها ی الهی خود کشید.

عبادت خداوند

28 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

برخی افراد گاهی در مسائل عبادی کاهل می شوند و برای خود بهانه هایی از این قبیل می آورند، که کارهای خانه زیاد است یا بچه ها خسته ام می کنند نمیتوانم درست عبادت خداوند را به جا بیاورم. اما اگر انسان درست برنامه ریزی کند و از خداوند استمداد کند می تواند در این راه به مقامات بالایی برسد. چنان چه حضرت فاطمه سلام الله علیها با این که جوان بودند و سن زیادی نداشتند و با وجود کارهای خانه داری سخت و زیاد و چهار فرزند نه تنها از عبادت خداوند غافل نمی شدند بلکه چنان عبادت می کردند که خداوند بر شیوه عبادت او بر ملائکه مباهات می کرد. ۱

 ایشان عبادتشان آن قدر زیاد بود که همه لحظه های زندگیشان از رفتار، گفتار، نگاه و هر لحظه ی روز و شب او‌ را فرا گرفته بود. حتی در شب ازدواج که از بهترین و خاطره انگیزه ترین لحظات زندگی انسان است ایشان از امام علی علیه السلام می خواهد که به عبادت خداوند برخیزند. ۲

——————

۱: رسول الله صلى الله علیه و آله… اما ابنتى فاطمة… متى قامت فى محرابها بین یدى ربها جل جلاله زهرا نورها لملائکة السماء کما یزهر نور الکواکب لأهل الأرض و یقول الله عز و جل لملائکته: یا ملائکتى! انظروا الى امتى فاطمة، سیدة امائى، قائمه بین یدى یرتعد فرائضها من خیفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى. اشهدکم انى قد آمنت شیعتها من النار….؛ آن گاه که فاطمه در محراب عبادت، در پیشگاه پروردگار به نماز مى ایستد، نور عبادتش براى ملائکه ى آسمان درخشیدن مى گیرد؛ به سان نور ستارگان براى اهل زمین و خداوند پر عزت و جلالت، خطاب به فرشتگانش مى فرماید:  ملائکه ى من! بر بنده ام فاطمه، سرور کنیزانم، نظر کنید؛ بر درگاه من ایستاده در حالى که بندبند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است و با تمام قلبش به عبادت من روى نهاده است. شما را گواه مى گیرم که شیعیانش را از آتش، نجات و ایمنى بخشیدم…بحارالانوار: ج ۲۸، ص ۳۸.
۲: فاطمه زهرا علیهاالسلام: تفکرت فى حالى عند ذهاب عمرى و نزولى فى قبرى فشبهت دخولى فى فراشى بمنزلى کدخولى الى و قبرى فأنشدک الله ان قمت الى الصلوة فنعبد الله تعالى هذه اللیلة…. ؛ على علیه السلام در آن شب همسرش را نگران و گریان دید. علت را پرسید. فاطمه فرمود: حال خود را در پایان عمر و عالم قبر به یاد آوردم؛ چرا که انتقال از خانه ى پدرم به منزل خودم، مرا به یاد انتقالم به قبر انداخت. تو را به خدا قسم بیا در این ساعات آغازین زندگى به نماز برخیزیم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم. احقاق الحق: ج ۴، ص ۴۸۱.

 نظر دهید »

جهیزیه ساده

28 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

جهیزیه های سنگین و تشریفات بیهوده متاسفانه امروزه از موانع ازدواج شده است. و چه بسا در موارد زیادی باعث مشاجره، اختلاف و کینه می شود. حتی گاهی تا آخر زندگی اثرات زیان بارش زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد. خوب است هر کسی با توجه به وضعیت مالی خانواده اش اقدام به خرید جهیزیه کند و با خرید جهیزیه های سنگین کمر خانواده را زیر این بار خم نکند. در این موارد به جای چشم و هم چشمی که جاریم، خواهرشوهرم، دوستم فلان جهیزیه را خریده است من هم حتما باید بخرم، خوب است انسان به بهترین الگو در این زمینه که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشند نظر کند و طبق ایشان جهیزیه ساده تهیه کنند.

شاید کسی بگوید جهیزیه حضرت فاطمه که الان به کار نمی آید، منظور این نیست که دقیقا همان وسایل باشد بلکه هدف الگوگیری از سادگی و جهیزیه بدون تجملات و زرق و برق دختری می باشد که روزی مادرش ثروتمند ترین زن عرب و پدرش پیامبر خدا و فرمانروای مدینه بود.

—————–

شیخ طوسی در کتاب الامالی نوشته است که جهیزیه از پول مهریه حضرت زهرا(س) تأمین شد. امام علی (ع) برای تأمین مهریه زره خود را فروخت. پس از آنکه مهریه به دست پیامبر رسید، بی آنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به بلال داد تا برای فاطمه(س) عطر تهیه کند. پیامبر اکرم(ص) سپس باقیمانده پول را برای تهیه وسائل مورد نیاز زندگی، به ابوبکر داد و عمار یاسر و چند تن از یاران خود را با او همراه ساخت. الأمالی،ج۱، ص ۹۳.

 نظر دهید »

بازی با کودکان

28 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

ضرورت دارد مادر با کودکان خود مانوس باشد و با آنان بازی کند. انجام بازی با کودک می تواند اثرات مفیدی بر او بگذارد. وقتی نگاهی به سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها می اندازیم می بینیم ایشان نیز در بازی با بچه ها اهتمام می ورزیدند و از بازی صرفا برای پر کردن اوقات فراغت کودک و یا سرگرم کردن او استفاده نمی کردند بلکه در حین بازی از جملات مناسبی استفاده می کردند و توجه به جنبه های تربیتی بچه ها داشتند. ایشان بازی را گاهی در قالب شعر که تاثیر بیشتری بر روی کودک دارد و برای او دلنشین تر است انجام می دادند و از این طریق آموزه های تربیتی و اخلاقی را به آنان یاد می دادند. کودک شاید در اوقات فراغت حوصله اش نشود که به آموزش های مادر گوش بدهد اما حین بازی یکی از بهترین شرایط یادگیری کودک است. 

پس می توان با کودک همبازی شد تا هم او را سرگرم کرد و او بفهمد که برای شما ارزشمند است که برای او وقت می گذارید و با او بازی می کنید و در همین حین نیز نکات مهم اخلاقی و تربیتی را با شیوه ای جالب به او آموزش داد.

———————

متن دو بیت شعر حضرت فاطمه سلام الله علیها در هنگام بازی با حسن بن علی علیه السلام: «اِشْبَهْ اَباکَ یا حَسَنُ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ؛حسن جانم شبیه پدرت علی باش و از حق بند بگسل ؛وَاعْبُدْ اِلهاً ذامِنَنِ وَلا تُوالِ ذَاالْإِحَنِ؛ عبادت خدای صاحب نعمت کن و با افراد کینه توز همراه و دوست مباش.»

نهج الحیاة، ص ۱۸۵.

 نظر دهید »

ایجاد مسابقه بین فرزندان و داوری عادلانه 

28 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

​انجام مسابقه و رقابت بین فرزندان باعث می شود که مهارت های اجتماعی بیشتری بیاموزند. می توانند با سخت کوشی، اعتماد به نفس خود را بالا ببرند و احساس خشنودی داشته باشند. 

و نیز سبب می شود کودک فعالیت گروهی را بیاموزد و مهارت حل مشکل گروهی را نیز به دست آورد. داوری نیز در این بین باید از روی حق و عادلانه باشد و طوری نباشد که یکی از فرزندان ناراحت شوند. در سیره تربیتی حضرت فاطمه سلام الله علیها به موارد زیادی بر می خوریم که به ایجاد مسابقه و رقابت بین فرزندان خود می پرداختند از جمله : پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ایجاد رقابت و سلحشوری بین دو فرزند خویش فرمود: هر کس خط بهتری دارد قدرت بیشتری دارد. حسنین (علیه السّلام) هر کدام خطی نوشتند و برای قضاوت نزد حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند. اما رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) داوری نکرد و آن دو را نزد مادرشان هدایت کرد. حضرت زهرا (علیها السّلام) با نگاهی به دو خط دانست که داوری بسیار مشکل است. در این جا به حضرت الهام شد که قضاوت نهایی را به تلاش آنان واگذار کند. از این روی، فرمود: من دانه های گردن بند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما می ریزم. هر کدام از شما دو نفر دانه های بیشتری بردارد. خط او بهتر و قدرت او بیشتر است. ابن حجر عقلانی، ج ۸، ص۹۷؛ فیروز آبادی،ج ۳، ص۲۱.

 نظر دهید »

نیکوترین چیز برای یک زن 

28 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

اگر در جامعه ای عفت و حیا وجود داشته باشد آن جامعه به سوی امنیت اجتماعی پیش می رود. متاسفانه امروزه در جامعه ما حجاب و حیا کم رنگ تر از قبل شده است. فقط در سایه ایمان و تقوا است که می توان به سوی عفت اجتماعی بازگشت هر کسی که به فطرت پاک درون خود توجه کند می فهمد که دوست ندارد در معرض دید و اذیت و آزار دیگران قرار بگیرد. این مسئله برای زنان نمود بیشتری دارد زنان باید همواره با الگوگیری از حضرت فاطمه سلام الله علیها با حجاب و پوشش کامل در جامعه حاضر شوند و در معرض دید نامحرم و یا شوخی کردن با او قرار نگیرند فقط وقتی این مسائل کامل رعایت شود می توان گفت که می ‌شودبا خیال راحت و کامل در جامعه رفت و آمد کرد وگرنه ضربه اصلی را از بی حجابی و بی حیایی خود زن می خورد. برخی زنان یا دختران برای جلب توجه نامحرم با پوشش نامناسب و آرایش هفت قلم در محیط اجتماع حاضر می شوند در صورتی که اگر توجه داشته باشند خواهند فهمید که به جای جلب توجه نامحرم باید توجه خدواند را جلب کنند. همان طور که حضرت فاطمه سلام الله علیها همواره به آن توجه داشتند. گزارش شده چون آن حضرت از خانه بیرون آمد، تا برای باز پس گرفتن فدک نزد خلیفه اول برود، چنین حجابی در بر داشته است: «هی لاثت خمارها علی رأسها واشتملت بجلبابها تطأ ذیولها»، او روسری بر سر داشت و در چادر خود فرو رفته بود در حالی که انتهای چادرش زیر پایش می‌ماند.۱

امیرمؤمنان فرمود: وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) از اصحاب پرسید چه چیزی برای زن نیکوتر است، همه از جواب عاجز بودند، وقتی سؤال را از فاطمه پرسیدم، فرمود: بهترین و نیکوترین چیز برای زن این است که هرگز در معرض دید نامحرم واقع نشود، نه مرد نامحرم او را ببیند نه مرد نامحرم را ببیند، وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله ) از این پاسخ آگاه شد بسیار خشنود شد و فرمود: پاسخ درستی داده است، او پاره تن من است.۲

————————

۱: طبرسی، الاحتجاج، ج 1، قم: اسوه، 1413، ص 253.

۲:قاضی نعمان ، دعائم الإسلام، ج 2،  ص 215.

 نظر دهید »

حجاب و عفت

27 دی 1399 توسط فرشته های کوچک من

آن روز قرار بود هر دو خاله های مهشید همراه با خانواده هایشان برای شام به منزلشان بیایند. 

مادر مهشید از صبح که بلند شده بود پشت سر هم خانه را مرتب می کرد، ظرف های را می شست و در حال پخت و پز بود. هر چه به مهشید میگفت: که بیا یک کمکی بده اما مهشید همش نق نق کنان می گفت: من چی بپوشم؟ کاش رفته بودم بازار لباس بخرم 

و اصلا اهمیتی به حرف های مادر نمی داد پدر نزدیک های غروب که به خانه آمد رفت تا دوشی بگیرد و لباس هایش را عوض کند. 

پدر همان طور که سرش را خشک میکرد وارد سالن پذیرایی شد مهشید را دید که با هفت قلم آرایش و لباس کوتاه قرمز رنگی جلوی تلویزیون نشسته است.

مهشید که انگار از این تیپ خودش جلوی پدر خجالت می کشید سرش را پایین انداخت گفت: سلام بابا جان کی آمدید؟ 

-سلام عزیز دل بابا یک ساعتی است که آمده ام بیا کمی کنارم بنشین. 

خجالت مهشید سرخی گونه هایش رو دوبرابر کرده بود. 

پدر که دنبال فرصت مناسبی بود تا با دخترش درباره حجاب و عفت صحبت کند گفت: مهشید بابا بیا این داستان را از روی گوشی برایم بخوان. 

-مردی با اجازه صاحب خانه وارد خانه شد. دختر صاحب خانه که دید مردی نامحرم وارد می شود سریع از جایش بلند شد تا برود حجابش را کامل کند. 

پدر دختر به او گفت: دخترم بنشین این مرد نابیناست تو را نمی بیند ، دختر گفت: درست است که پدر جان من را نمی بیند اما من که او را می بینم ، درست است که من را نمی بیند اما بوی زن را که استشمام می کند. 

پدرش به وجود دخترش افتخار کرد و گفت : به راستی که تو پاره تن من هستی. 

مهشید متوجه شد که پدر چه منظوری دارد شاید او هم دلش می خواست که دخترش مثل دختر داستان با حجاب و حیا باشد ؟ با خودش گفت: من از صبح همه ی این کارها را برای جلب توجه پسرخاله هایم انجام داده ام اما وقتی خدا و پدر و مادرم از من راضی نباشند چه فایده ای دارد تازه ته قلب خودم هم از این کار ها راضی نیست. 

از جایش بلند شد و به داخل اتاقش رفت و بعد از نیم ساعتی بیرون آمد پدر که صورت بدون آرایش و لباس مناسب دخترش را دید او را در آغوش کشید و گفت: دخترم من به وجودت افتخار می کنم واقعا که تو پاره تن من هستی . در همین حین زنگ آیفون به صدا درآمد.
———————-

مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علی (علیه السّلام) شد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده فرمود که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) برخاست و فرمود:

«دخترم! این مرد نابیناست.»

حضرت زهرا (علیهاالسّلام) فرمودند: 
«اِن لَم یَکُن یَرانِی فَانّی أَراهُ وَ هُوَ یَشُمَّ الرِّیحَ؛پدر! اگر او مرا نمی بیند، من که او را می نگرم! اگر چه او نمی بیند؛ امّا بوی زن را استشمام می کند!

رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: «شهادت می دهم که تو پاره ی تن من هستی.»
مناقب، ص 380، ح428؛ بحارالأنوار، ج43، ص 91.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 29
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

به رسم عاشقی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ائمه معصوم علیه السلام
  • احادیث
  • بدون موضوع
  • به روز
  • دیدار محبوب
  • میلاد عشق
  • نگاه مثبت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ های من

  • کدبانوی خونه
  • به رسم عاشقی
  • خشت اول

آمار بازدید

  • باطن خراب پشت ظاهر زیبا
  • مادرهایی که پدر هم هستند...
  • عکس نوشته اربعین
  • ماه اردیبهشت که باشد عاشق می شوی 
  • کسی که مثل هیچکس نیست داستان واقعی دختر شفایافته سرطانی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس