به رسم عاشقی

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد .....
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

ترس از خدا 

​بارها شده است که شاید در گیرودار زندگی به جای ترس از خدا ، از غیر خدا ترسیده ایم. درصورتی که در شرایط درست باید با توکل و ایمان به خدا پیش رفت و نباید بخاطر ترس از غیر خدا دست به کارهای نادرست زد. درست در کربلا در صحنه عاشورا دیده شد که شخصی به نام شبث بن ربعی با آن که نامه برای امام حسین علیه السلام نوشته بود و او را به کوفه دعوت کرده بود اما در روز دهم محرم از ترس ابن زیاد دعوت و نامه خود را منکر شد و جنگ با امام حسین علیه السلام پرداخت. در صورتی که اگر در آن شرایط حساس و مهم به جای ترس از ابن زیاد از خداوند ترسیده بود این وقایع رخ نمی داد. پس آن چه مهم است این که باید فقط از خداوند ترسید و حتی به بها از دست دادن جان نباید دست از آرمان ها ی الهی خود کشید.

قضاوت های نابجا

28 تیر 1398 توسط فرشته های کوچک من

​تا در را باز کرد وارد خانه شد، همه چیز مثل همیشه مرتب و تمیز نبود. کتش را روی مبل انداخت و دست و رویش را شست تا به آشپزخانه برود اما انگار خبری از غذا نبود، شروع کرد به فریاد زدن که کجایی زن؟ مگر نمی بینی آمده ام خانه؟ پس کو غذایت؟ در همین حال خانم خانه ناله کنان وارد سالن شد. سلام آقا خسته نباشید هنوز حرفش تمام نشده بود که مرد حرفش را قطع کرد چه سلامی چه علیکی اینجا واقعا چه خبره است ؟ آیا تو نمی دانی من خسته و کوفته از سر کار می آیم؟ حتما تمام وقت نشستی سر اون گوشیت فکر من را هم نکردی ؟ اصلا به درک من هم میروم بیرون غذا میخورم زن تا می آمد حرف بزند مرد کلامش را قطع می کرد با عصبانیت تمام از خانه بیرون رفت که دم در با همسایه بغلی برخورد کرد.سلام خوب هستید؟ خداروشکر خانمتون بهتر شدند وقتی صبح اینجوری دیدمشون بیهوش روی پله ها افتادن سریع زنگ زدم اورژانس. مثل اینکه فشارشون پایین بود گفتند باید استراحت کنند مرد دیگر چیزی نمی شنید شرمنده و سرافکنده شده بود که چرا زود قضاوت کرد و چرا اجازه صحبت کردن به خانمش نداد. با خودش فکر کرد حالا مگر اصلا غذای حاضری میخورد چه می شد؟ چگونه باید از دلش دربیاورم. گاهی لازم است زن و شوهر همدیگر را درک کنند حتی اگر شرایط طبق وفق میلشان نباشد. و از قضاوت های عجولانه که باعث پشیمانی و دلخوری می شود دوری کنند.

_______________

امام علی علیه السلام: اگر بندگان وقتی چیزی را نمی دانستند (از اظهار نظر و یا انجام آن چیز) باز می ایستادند، کافر و گمراه نمی شدند. غررالحکم، ح۷۵۸۲.

 نظر دهید »

مقایسه ممنوع

27 تیر 1398 توسط فرشته های کوچک من

​کسی که همسر خود را با دیگران چه در زمینه های ظاهری و چه در زمینه های اخلاقی مورد مقایسه قرار می دهد مدام بر غم و غصه خود می افزاید. 

با بیان این جمله که مردم زندگی می کنند ما هم زندگی می کنیم با مقایسه کردن اوج نارضایتی از زندگی خود را بیان می کند. و بر اندوه و حسرت خود می افزاید.

دیگر اصلا متوجه نعمت های خود نمی شود و از همین راه چه بسا شکر خداوند را به جا نیاورد.

باید توجه داشت که انسان ها همواره دارای تفاوت های فردی، خانوادگی ، تربیتی و… می باشند پس نباید انتظار داشت همه مثل هم باشند. باید همواره به همسر خود با توجه به توانمندی هایی که دارد احترام گذاشت و از مقایسه کردن او با دیگران پرهیز کرد چرا که دود این کار بیشتر از همه در چشم خودمان می رود. و حتی می تواند سبب فروپاشی زندگیمان شود.

______________

۱:پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

و لا تَمُدَّن عَینیک الی ما فِی ایدی الناس، فَمَن مَدَّ طالَ حزنُه وَ لَم یشفَ غیظُه وَ استُصغَر نِعمَةَ اللّه عندَه فَیقلَّ شُکرُه لِلّه فَانظُر الی مَن هُوَ دُونک؛هرگز به آن چه در دست دیگران است، چشم ندوزید (و زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید) زیرا اندوه انسان طولانی خواهد شد و حسرت وی پایان نمی پذیرد و نعمت هایی که خداوند در اختیارش قرار داده کوچک می شمارد و در نتیجه شکر و سپاس او اندک خواهد شد. پس همواره در زندگی ات به پایین تر از خود بنگر.

عيون الحكم و المواعظ، ص 520

 نظر دهید »

سطح توقعات در زندگی زناشویی

27 تیر 1398 توسط فرشته های کوچک من

​علی آقا و مینا خانم با آن که زندگیشان را با عشق شروع کرده بودند اما هنوز جوهر امضای پای سفره عقدشان خشک نشده بود که با هم به اختلاف رسیده بودند. مینا خانم اصلا فکر نمیکرد که این قدر شوهرش متفاوت تر از او باشد، علی آقا نیز همین فکر را میکرد. تصمیم گرفتند که پیش مشاور بروند تا ببینند حق با کیست. خانم مشاور بعد از شنیدن صحبت های هر دوی آنان گفت: شما نباید اینقدر سطح توقعات و انتظاراتتان از یکدیگر زیاد باشد . مهم ترین اصل در زندگی زناشویی فداکاری و صبر کردن است. شما دو خواهر دوقلو را در نظر بگیرید آیا به نظر شما این دو خواهر هیچ اختلافی باهم ندارند؟! با آن که هر دو از یک جنس، هر دو هم سن و سال و قل هم دیگر هستند، هر دو در یک خانواده و با یک پدر و مادر بزرگ شده اند، سطح فرهنگ و اقتصاد و دیگر مسائل برای آنان در خانواده ای یکسان بوده است اما وقتی آنان را هم می بینی با یکدیگر سرتاسر اختلاف و مشکل هستند. پس ما نباید انتظار داشته باشیم زن و شوهر با آن که از دو جنس مختلف با خصوصیات بالخصوص خود و نیز با توجه به مختلف بودن خانواده ها، سطح فرهنگ، اقتصاد و مسائل از این قبیل با هم اختلاف نداشته باشند و صد در صد تفاهم باشند. زن و شوهر باید اختلافات خود را با گذشت و فداکاری به حداقل برسانند و سطح توقعاتشان از یکدیگر متعادل باشد. 

علی آقا و مینا خانم از صحبت های خانم مشاور احساس خوبی داشتند و بعد از آن روز بیشتر هوای هم را داشتند. 

 نظر دهید »

بانوی نمونه 

26 اردیبهشت 1398 توسط فرشته های کوچک من

​دختری ثروتمند با خواستگارهای متعدد از بزرگان قریش چشم ظاهرش را به روی همه این ها می بندد و چشم دلش پاسخ لبیک به رسول خدا می دهد. 

اولین بانویی که به رسول خدا و اسلام ایمان می آورد و می شود همراه و یاور رسول خدا در راه رسالتش. 

و چه خوب دلدار و غم خوار شوهر می شود در زمانی که همه با شوهرش سر دشمنی باز کرده بودند. 

و امروز حزن و اندوه نه تنها خانه رسول خدا بلکه کل شهر را فراگرفته است، و دخترکش با چشمانی اشکبار چشم به راه مادر است. اما مادر امروز ندای حق را لبیک گفته و بال و پر به سوی آسمان گشوده است. 

وای از دل رسول خدا و وای از دل حضرت فاطمه سلام الله علیها

وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد.

 نظر دهید »

شما هم دعوتید به این مهمانی...

15 اردیبهشت 1398 توسط فرشته های کوچک من

​دوباره به آغاز روزهایی رسیدیم که باید به یکدیگر تبریک گفت. دعوت سی روزه به یک مهمانی ویژه. 

تبریک به خاطر دریافت کارت دعوت دوباره برای بندگی در این ماه عزیز. 

تبریک به خاطر حس و حال خوبی که در هیچ ماهی دیگر نمیتوان آن را درک کرد. 

تبریک به خاطر درک شب های قدر. 

و این مهمانی چقدر ویژه است، مهمانان که از هر قشر، نژاد، دین و آیینی هستند و میزبان هم معبود یکتاست. بساط سفره مهمانی برای همه پهن است و هر کس به اندازه لیاقتش میتواند از این سفره بردارد

. مهمانی عشق و عاشقی با معبود دلها

شما هم دعوتید به این مهمانی 

فرصت ها را از دست ندهید.

 نظر دهید »

​برای عدالت گستر جهان می نویسم....

01 اردیبهشت 1398 توسط فرشته های کوچک من

قبل از تولدت، ترس از آمدنت بر تن دشمن افتاده بود، چرا که آمدنت را بشارت داده بودند. 

……..کودکی چشم به جهان خواهد گذاشت که عدالت را در همه جا برپا می کند…..

وقتی چشم هایت را به جهان گشودی بوی عطر عدالت گسترت تمام جهان را فراگرفت، اما افسوس که این مردمان خودشان را به نادانی زدند. و به جای پازدن در رکاب تو ، در جاایی دیگر مشغولند.

چندین سال است که زمین و زمان چشم به آمدنت دوخته است، اما تو هم چنان پشت پرده غیبت گناهان خود این مردمان هستی.

وقتی اسمت می آید ته دلمان خالی می شود و شوری در جانمان ایجاد می شود اما نمیدانم پس چرا این همه مدت هنوز نیامدی….. 

انگار حرف هایمان با عملمان نمی خواند …

انگار تو منتظری نه ما، منتظر برگشت ما به سوی خودت. 

آقای غریب و تنهایم ما را ببخش و تنهایمان نگذار. 

مولایم، سرورم تولدتان مبارک

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 22
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

به رسم عاشقی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ائمه معصوم علیه السلام
  • احادیث
  • بدون موضوع
  • به روز
  • دیدار محبوب
  • میلاد عشق
  • نگاه مثبت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ های من

  • کدبانوی خونه
  • به رسم عاشقی
  • خشت اول

آمار بازدید

  • باطن خراب پشت ظاهر زیبا
  • مادرهایی که پدر هم هستند...
  • عکس نوشته اربعین
  • ماه اردیبهشت که باشد عاشق می شوی 
  • مستاجر خدا
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس